تفکیک زبان «فارسی» از«دری»؛ اشرف غنی به کجاتعلق داردو دنبال چیست؟
تاج خبر به نقل ازعصرایران اشرف غنی رییس جمهوری افغانستان در آیینی با عنوان «گفتمان تاریخ، فرهنگ و هویت ملی» گفته است: «افغانستان، مهدِ زبانِ "دری" است. ایران، "پهلوی"زبان بود. ما زبان و ادبیات دری را انکشاف دادیم. حالا به ما میگویند: "ایران شرقی". ای برادر! دزدی هم حد دارد. "حد" دارد.»این جملات نشان میدهد […]
تاج خبر به نقل ازعصرایران اشرف غنی رییس جمهوری افغانستان در آیینی با عنوان «گفتمان تاریخ، فرهنگ و هویت ملی» گفته است: «افغانستان،
مهدِ زبانِ "دری" است. ایران، "پهلوی"زبان بود. ما زبان و ادبیات دری را
انکشاف دادیم. حالا به ما میگویند: "ایران شرقی". ای برادر! دزدی هم حد
دارد. "حد" دارد.»این جملات نشان میدهد که اشرف غنی
میخواهد هویت فرهنگی افغانستان را جدای ایران نشان دهد و در هویت فرهنگی
کدام عنصر مهم تر از زبان؟
البته در هر جدایی تلاش بر هویتسازی و
اعلام انفکاک، امری طبیعی است. اما به بهانۀ هویتسازی و استقلال، نمیتوان
واقعیت را انکار کرد و سراغ مؤلفهای کلیدی مانند زبان رفت. زبان فارسی،
نقطه اشتراک فرهنگی است و اشرف غنی بر روی آن انگشت گذاشته منتها پشت وازۀ
دری پنهان شده است. انگار فارسی یک چیز است و دری چیز دیگر. دغدغۀ
او قوم "پشتون" است و زبان "پشتو" اما به جای پشتون ها می گوید افغانستان
در حالی که افغانستان هنوز به یک ملت بدل نشده و پشتون ها و ازبک ها و
تاجیک ها و هزاره ها آرمان واحد ملی ندارند و به جای آن که تعصب خود به
زبان پشتو را علنی ابراز کند پشت زبان دری پنهان می شود و یکی نیست بپرسد
چرا می کوشد زبان دری را پایین تر از زبان پشتو قرار دهد؟مهم ترین
نکته همین است که اشرف غنی پشتو زبان است و اساساً به «پارسی» یا «دری»
تعلق خاطر ندارد اما حال که دیده از پس نفوذ روز افزون زبان پارسی در
افغانستان برنمیآید درصدد برآمده سورنا را از سر گشاد آن بنوازد و بگوید:
زبان آنان، دری است و فارسی نیست! یا زبان ایرانیان هم پهلوی بوده نه فارسی
یا دری. به بیان دیگر افغانستانیها دری را پرورش دادند و ایرانیان
دزدیدند و اسم آن را گذاشتند فارسی یا پارسی!سخنان اشرف غنی را
میتوان واکنشی به اندیشههای ایرانشهری و باور به «ایران فرهنگی» هم
دانست که از مرزهای ایران فراتر میرود و افغانستان را هم دربرمیگیرد.
رییس جمهوری افغانستان در واقع میخواهد بگوید مرزهای ما محدود به مرزهای
جغرافیایی نیست و در زبان هم با ایران مرز داریم. ما به «دری» سخن می گوییم
و ایرانیان، «پارسی» و پارسی را معادل ایرانی میگیرد.این در حالی است که شاعران بزرگ ما هر دو اصطلاح را به معنی هم به کار میبردهاند:وقتی ناصر خسرو میگوید:من آنم که در پای خوکان نریزممر این قیمتی دُرّ لفظ دری را
منظور او از «دری» همان واژگانی است که با
آنان شعر می سروده و نثر مینوشته یعنی همان زبان پارسی که در سفرنامه و
اشعار او برجای مانده است.حافظ، نیز وقتی هم از واژۀ «دری» استفاده می کند و هم «پارسی» به این معنی است که تفاوتی قایل نیست:شکر شکن شوند همه طوطیان هندزین قند پارسی که به بنگاله می رودچندان که جای دیگر به جای «پارسی»، «دری» می آورد:ز شعر دلکش حافظ کسی بود آگاهکه لطف طبع و سخن گفتن دری دارندسعدی که استاد سخن در زبان پارسی است نیز:هزار بلبل دستان سرای عاشق رابباید از تو سخن گفتن دری آموخت
لینک کوتاه : https://tajkhabar.ir/?p=4225
- ارسال توسط : مهدی زکی پور
- 9 بازدید