به گزارش تاج خبر، نشست «منظومه حکمرانی شهری» با موضوع بررسی نسبت هنر و معماری با حکمرانی در شهر عصر یکشنبه برگزار شد و در این نشست علی عطریان، معمار و مدرس دانشگاه، بر جایگاه ویژه هنر، معماری و نقش مردم در فرآیندهای حکمرانی شهری تأکید کرد.

اهمیت هنر و معماری در منظومه حکمرانی
عطریان با بیان اینکه پرداختن به مقوله هنر و معماری در حکمرانی شهری یک موضوع فرعی یا لوکس محسوب نمیشود، اظهار کرد: کیفیت زندگی، هویت شهر و رضایت مردم به شدت تحت تأثیر نحوه برخورد حکمرانان با مقوله هنر و معماری قرار دارد.
وی افزود: برخی افراد تصور میکنند که هنر صرفاً کالایی تجملی است و تنها به گروهی خاص تعلق دارد، در حالی که معماری با جنبههای کالبدی و فنی خود پلی میان نیازهای زیستی انسان و زیباییشناسی هنری ایجاد میکند. از همین رو، نمیتوان معماری را به صرف یک هنر تزئینی تقلیل داد بلکه این حوزه نقشی اساسی در حیات روزمره شهروندان دارد.
معماری؛ هنری حسی و ملموس
این معمار و مدرس دانشگاه در ادامه به تبیین جایگاه معماری در طیف هنرها پرداخت و گفت: اگر موسیقی را انتزاعیترین هنر بدانیم که تنها از طریق قوای شنیداری قابل درک است، معماری در نقطه مقابل قرار دارد، زیرا با تمامی حواس پنجگانه انسان در ارتباط است.
وی با ترسیم طیفی از هنرها توضیح داد: موسیقی در یک سوی طیف و معماری در سوی دیگر قرار میگیرد و میان این دو، هنرهایی مانند هنرهای تجسمی، تئاتر، سینما و ادبیات جای میگیرند. این ویژگی باعث میشود معماری نه تنها یک هنر باشد بلکه هنری ملموس و روزمره محسوب شود که به طور مستقیم بر کیفیت زندگی مردم تأثیر میگذارد.
حکمرانی؛ قواعد بازی در شهر
عطریان در بخش دیگری از سخنان خود به تبیین مفهوم حکمرانی پرداخت و تصریح کرد: حکمرانی همان قواعد بازی اجتماعی است که همچون مربیای در بیرون زمین نقش هدایتگر را بر عهده دارد. این قواعد بسته به شرایط زمان و مکان متغیر هستند و نمیتوان نسخهای ثابت برای همه جوامع تجویز کرد.
وی ادامه داد: حکمرانان وظیفه دشواری دارند زیرا باید تصمیمگیری کنند. تصمیمگیری به خودی خود سختترین عمل انسانی است و زمانی که با حیات اجتماعی و شهری پیوند میخورد اهمیت آن دوچندان میشود. در این میان، تصمیمات حکمرانی باید مانند روغنی عمل کند که چرخدندههای زندگی مردم را روانتر به حرکت در میآورد.
مردم؛ مخاطب مشترک هنر و حکمرانی
این معمار با تأکید بر نقش تعیینکننده مردم در هر دو عرصه هنر و حکمرانی اظهار کرد: همانطور که حکمرانان مخاطب اصلی خود را مردم میدانند، هنرمندان و معماران نیز آثارشان را برای مردم خلق میکنند.
وی اضافه کرد: مردم ممکن است در مقام ناظر، منتقد، مطالبهگر یا حتی بیتفاوت ظاهر شوند اما در هر صورت نقش آنها تعیینکننده است. درست مانند مخاطبی که در گالری نقاشی مقابل یک تابلو بیشتر توقف میکند یا شنوندهای که در یک کنسرت موسیقی تحت تأثیر قرار میگیرد، در حکمرانی نیز مردم با واکنشهای خود مسیر تصمیمات را تغییر میدهند.
«مردم واری» و «مردم داری»؛ کلید پیوند هنر و حکمرانی شهری
عطریان دو مفهوم «مردم واری» و «مردم داری»؛ را حلقههای اتصال میان هنر و حکمرانی دانست و توضیح داد: در معماری، مردمواری به معنای توجه به نیازها، مقیاسها و روحیات مردم در طراحی است.
وی خاطرنشان کرد: در هنرهای دیگر نیز نمونههایی از هنر مردمی یا فولکلور وجود دارد که از دل فرهنگ عامه و نیازهای زیستی مردم شکل میگیرد. در سوی دیگر، مردمداری یکی از اصول بنیادین حکمرانی اسلامی محسوب میشود و خدمت به مردم بزرگترین خیر در این حوزه است.
این مدرس حوزه معماری اضافه کرد: اگر آثار هنری و تصمیمات حکمرانی مبتنی بر مردم باشد، هم قابلیت ماندگاری پیدا میکند و هم میتواند ارتباطی عمیق با جامعه برقرار سازد.
پل خواجو؛ نمونه بارز پیوند هنر و مردم
وی برای روشنتر شدن این مفهوم به مثال پل خواجو در اصفهان اشاره کرد و گفت: در ایران پلهای زیادی ساخته شده اما تنها برخی از آنها به دلیل ارتباط عمیق با زندگی مردم به نماد تبدیل شدهاند. پل خواجو صرفاً مسیر عبور نیست بلکه مقصدی برای خلوت، شادی، غم و دیدارهای جمعی مردم شده است.
عطریان بیان داشت: رمز ماندگاری پل خواجو، مردمواری و همنشینی آن با زندگی مردم است که باعث شده این بنا از یک سازه صرف عبور و مرور فراتر رود و به یک پدیده اجتماعی و فرهنگی تبدیل شود.
تجربه حکمرانی هنری در اصفهان
این مدرس دانشگاه در ادامه به بیان تجربههای شخصی خود در مدیریت امور هنری شهرداری اصفهان پرداخت و گفت: اصفهان شهری است که ریشههای عمیق هنری دارد و مکاتب مختلفی در معماری، موسیقی، ادبیات و صنایعدستی از این شهر برخاسته است.
وی افزود: مدیریت هنری در چنین شهری مسئولیتی سنگین و متفاوت از سایر شهرها محسوب میشود. به همین دلیل، حکمرانی هنری در اصفهان باید مبتنی بر شناخت ریشهها و همنشینی نزدیک با هنرمندان باشد.
عطریان کلیدواژه «دوستی» را در حکمرانی هنری اصفهان برجسته دانست و توضیح داد: حاکم هنری نمیتواند تنها پشت میز و در اداره بماند بلکه باید با هنرمندان رفیق شود، با آنان گفتوگو کند و فضای همکاری ایجاد کند.
دوران کرونا؛ تهدیدی که فرصت آفرید
وی به دوران شیوع کرونا اشاره کرد و گفت: از اسفند ۱۳۹۸ تا سال ۱۴۰۰، کرونا هم تهدیدی برای فعالیتهای هنری بود و هم فرصتی برای نوآوریهای تازه.
عطریان با بیان اینکه کلیدواژه اصلی مدیریت هنری اصفهان در این دوره «محافظت» بود، افزود: هدف این بود که چراغ هنر خاموش نشود و هنرمندان در این دوران سخت تنها نمانند. به همین دلیل تلاش شد با برنامهریزی و حمایت جمعی از ظرفیتهای موجود برای استمرار فعالیتهای هنری استفاده شود.
وی ادامه داد: نتیجه این رویکرد آن بود که پس از پایان دوران کرونا، فصل جدیدی در هنر اصفهان آغاز شد و آثار تازهای در حوزههای سینما، موسیقی و هنرهای نمایشی تولید گردید. همچنین فضای مجازی و بسترهای غیر فیزیکی ظرفیتهای تازهای برای تولید و عرضه آثار هنری فراهم آورد.
نظم و برنامهریزی؛ ضرورت حکمرانی هنری
این معمار با تأکید بر ضرورت نظم و برنامهریزی در حکمرانی هنری بیان داشت: نظم لزوماً به معنای چارچوبهای سخت کلاسیک نیست بلکه میتواند اشکال ارگانیک و پویا داشته باشد.
وی افزود: برنامهریزی در حوزه هنر باید دائماً بهروز شود تا بتواند با شرایط تازه هماهنگ گردد. در این مسیر، دستورالعملهای خشک و بدون انعطاف نمیتوانند جایگزین عمل میدانی شوند.
عطریان خاطرنشان کرد: حکمران هنری باید در میدان حضور داشته باشد و با عمل و همراهی مسیر تولید آثار هنری را هموار کند. در غیر این صورت، هنرمندان انگیزه خود را از دست خواهند داد و جریان هنری دچار رکود میشود.
حکمرانی با چاشنی رفاقت
وی در پایان سخنان خود بار دیگر بر اهمیت رفاقت در حکمرانی هنری اصفهان تأکید کرد و گفت: حاکم هنری باید از قالب اداری خارج شود و با هنرمندان به رفاقت و همنشینی بپردازد.
عطریان افزود: تنها در این صورت است که میتوان اصفهان را با توجه به ریشههای عمیق تاریخی و فرهنگیاش به آیندهای جهانی پیوند زد. اصفهان نه شیراز است، نه یزد و نه تهران؛ بلکه هویتی منحصربهفرد دارد که در طول تاریخ بارها مرکز تبلور هنر بوده است. بنابراین حکمران هنری باید با شناخت این ریشهها میوههای تازهای برای آینده بیافریند.